بازدید امروز : 0
بازدید دیروز : 1
کل بازدید : 10089
کل یادداشتها ها : 2
بسم الله الرحمن الرحیم
در اینجا بعضی از مفسرین تفسیر دیگری دارند و می گویند جمله و انت حل بهذا البلد جمله ای معترضه است . این افراد حل را سکونت و اقامت معنا نکرده اند بلکه می گویند منظور کسی است که مردم حرمتش را نگه نداشته اند.
در آیه ی اول به شهر مکه قسم میخورد و در آیه ی دوم بعنوان یک جمله ی معترضه می فرماید در دشمنی مشرکین با تو همین بس که مثل تو پیامبری با عظمت و حرمتی که داری ، و مکه به حرمت تو حرمت یافته ، و سکنه آن به خاطر آن حرمت ، صید را شکار نمی کنند ، و برگ درخت را برای چریدن حیوانات خود نمی ریزند ، ولی بیرون کردن تو و کشتنت را حلال می دانند ! ( نقل از شرحبیل راوی حدیث )
این توبیخ و سرزنش شدید ی است نسبت به کفار قریش که خود را خادمان ، و حافظان حرم مکه مى دانستند ولی هرگونه اذیت و آزار نسبت به پیامبر صلوات الله علیه و آله و سلم و یارانشان را جایز می شمردند،و حتى خونشان را مباح می دانستند.
جمله معترضه علاوه بر معرفی که به کفار مکه شده ، رسول خدا صلوات الله علیه و آله و سلم را هم به ثبات قدم وا می دارد ، و ایشان را تشویق می کند به اینکه دشمنیهای اهل مکه را تحمل کند ، و هر شنونده را وادار می کند به اینکه از شدت دشمنی آنان متعجب شود!
و والد و ما ولد
در اینکه منظور از این پدر و پسر چه کسانی هستند تفاسیر متفاوت است.
چون از نظر ادبیات رعایت تناسب بین سوگند و بین چیزی که میخواهیم با سوگند اثبات کنیم لازم است ، پس باید بگوییم مراد از والد و ما ولد کسی است که بین او و بین بلدی که مورد سوگند واقع شده یعنی شهر مکه نسبت روشنی بوده ،
و این معنا با حضرت ابراهیم (علیهالسلام) و فرزندشان حضرت اسماعیل (علیهالسلام) منطبق است ، که سبب اصلی در بنای این شهر و بانیان خود بیت الحرام بودند . این تفسیر خیلی مناسب است چون عرب جاهلی حرمت زیادی برای حضرت ابراهیم علیه السلام و فرزندشان قائل بودند و به آنها افتخار میکردند.
تفاسیر دیگر میگویند منظور حضرت آدم علیه السلام و فرزندانشان است.
سوم اینکه منظور آدم و پیامبرانى هستند که از دودمان او برخاسته اند
و چهارم اینکه منظور سوگند به هر پدر و فرزندى است ، چون مسئله تولد و بقاء نسل انسانى، از شگفت انگیزترین عجائب خلقت است ، وخداوند مخصوصا به آن سوگند یاد کرده است.
از نظر مفسران بزرگ اولین مورد مناسبتر از همه به نظر می رسد.
پایان قسمت دوم